داستان طنز :داستان های آموزنده ''هزینه عشق واقعی '' - بهترین عکس ها ی بازیگران زن و مرد و کلیپ های جدید ایرانی و خارجی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
your ads
موضوعات گل پسر

بخش دانلود تصویری: کلیپ سخنرانی های جالب کلیپ های دوربین مخفی کلیپ های جنجالی و داغ کلیپ های جالب و باحال کلیپ های خنده دار کلیپ های حوادث
بخش مدل های جذاب: عکس های مدل لباس مردانه عکس مدل آرایش و زیبایی عکس مدل کیف کلاه کفش عکس های مدل لباس زنانه عکس مدل لباس عروس عکس مدل جواهر آلات عکس مدل لباس داماد
بخش تصاویر: عکس های شخصیت ها عکس های خنده دار عکس های حیوانات عکس های عاشقانه عکس های ورزشی عکس های متفاوت عکس های حوادث عکس های ماشین عکس های مذهبی عکس های والپیر عکس های مناظر عکس های عجیب
بخش بازیگران: عکس های گلشیفته فراهانی عکس های مصطفی زمانی عکس های کتایون ریاحی عکس های فیلم های روز عکس های جومونگ عکس های سوسانو عکس های یانگوم بیوگرافی ها
بخش اس ام اس و متن ها: اس ام اس سرکاری اس ام اس عاشقانه داستان عاشقانه داستان عارفانه شعر طنز حکایت و داستان
بخش ترفند ها : ترفند اینترنت ترفند کامپیوتر ترفند موبایل ترفند یاهو
بخش دانلود نرم افزار : ابزار دانلود و آپلود ابزار مولتی مدیا تلفن و ارتباطات ابزار کاربردی ابزار صوتی ابزارطراحی ابزار ویندوز ابزار عکس ابزار هک کی لاگر
بخش دانلود بازی : بازی های کامپیوتر بازی های موبایل
بخش متفرقه: فروشگاه اینترنتی فال و طالع بینی طنز پسرونه طنز دخترونه مطالب عشقولانه ایران شناسی مطالب خبری
ads
آمار سیرک
your ads
عکس
عضویت درگل پسر

شناسه:
ایمیلتان:


لینک بازار
تبلیغات درگل پسر
لینکستان





پستIRAN
داستان طنز :داستان های آموزنده ''هزینه عشق واقعی ''
نوشته : گل پسر | درتاریخ : 88/1/23 | درساعت : ساعت 1:26 عصر


WwW.SirK.TK /بزرگترین سیرک تفریحی ایران /طنزپسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد . 

مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود :

 


صورتحساب !!! WwW.SirK.TK /بزرگترین سیرک تفریحی ایران /طنز

 کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان 

 مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان 

 نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان 

 بیرون بردن زباله 1000 تومان 

جمع بدهی شما به من :12.000 تومان  ! 


مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:


بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ

بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ

بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ

بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ

و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که : هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است 


وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت:


مامان ... دوستت دارم 


آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:

قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!! 

 

 

قابل توجه اونهائی که فکر میکنند مرور زمان انها را بزرگ کرده و حالا که هیکل درشت کردند خدا را هم بنده نیستند.

بعضی وقتها نیازه به این موارد فکر کنیم ...

کسانی که از خانواده دور هستند شاید بهتر درک کنند.


 

نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!! 

مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان  نه12.000 تومان  !!!



داغ کن - کلوب دات کام

صفحات دیگرگل پسر

آدرس باکستون رو دوباره بفرستید !!!!