ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

هنوز غريبُ بيکسم،گوشه نشينُ دربه در فقط به تو فکر ميکنم اي آخرين معجزه گر ترسيدن از دوري تو هيچوقت نزاشت که حس کنم بدجوري عاشقت شدم،چجوري عاشقت کنم...

زمان ! به من آموخت که دست دادن معني رفاقت نيست ..... بوسيدن قول ماندن نيست ...... و عشق ورزيدن ضمانت تنها نشدن نيست

يک روز عشقت رو دزديدم و براي اينکه جاي مطمئني داشته باشه آن را در قلبم پنهان کردم . غافل از اينکه روزي براي پس گرفتن آن قلبم را خواهي شکست .

تو ميروي و من فقط نگاهت ميکنم تعجب نکن چرا گريه نميکنم بي تو .....، يک عمر فرصت براي گريستن دارم اما براي تماشاي تو ......، همين يک لحظه باقي است و شايد همين يک لحظه اجازه ي زيستن در چشمان تو را داشته باشم

آدمهاي ساده را دوست دارم. همان ها که بدي هيچ کس را باور ندارند. همان ها که براي همه لبخند دارند. همان ها که هميشه هستند، براي همه هستند. آدمهاي ساده را بايد مثل يک تابلوي نقاشي ساعتها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است. بس که هر کسي از راه مي رسد يا ازشان سوء استفاده مي کند يا زمينشان ميزند يا درس ساده نبودن بهشان مي دهد. آدم هاي ساده را دوست دارم. بوي ناب “آدم” مي دهند